نمیــــــــــــــدانم چگونه گم شد...
در شــــــــــهری که...
تمام خیـــــابانهایش را با هم گشتیــــــــــــم...
ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ...
ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﺑﻬﺘﺮﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ
ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﺤﺾ ﺍﺳﺖ !
ﺩﻟﺶ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ...
ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻫﻢ به ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ
ﻭ ﻓﻘﻂ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ !
میخوام اعتراف کنم …
*کم آوردم …*
توئی که اسمت تقدیره،سرنوشته،قسمته …
هر چی که هست … دست بردار از سرم …
بالاخره یک روزبه آرزوی بچگی هایم میرسم...
درصف اول نمازجلوترازپیش نمازمی ایستم...
همه به من اقتداخواهندکرد...!!!
نمازکه تمام شودهمه به سمت من خواهندآمد...
چقدرعزیزخواهم شد..!!!
وبعدازچندقدم که حرکت میکنند کسی فریادمیزند:
بلندبگو......لااله الله...!!!